در حال نمایش 2 نتیجه
رجال الشیخ الانصاری | حسین حلبیان | 3 جلدی | العتبة العباسیة المقدسة
الضعفا من رجال الحدیث | حسین ساعدی | 3 جلدی | دارالحدیث
مهمترين اهداف كتاب الضعفا من رجال الحدیث، معرفى وضاعين، كذابين و ضعفاى رجال حديث است تا اخبار و روايات ضعيف و موضوع از صحيح تشخيص داده شود
نویسنده در ابتداى كتاب، در ذيل عنوان «بحوث تمهيدية»، گفتارهاى مقدماتى آورده است و نكاتى را بدين شرح بيان نموده است: تعريف، موضوع و ضرورت علم رجال، پيدايش و تحول علم رجال، آنچه تضعيف با آن ثابت مىشود، مصادر تضعيف، الفاظ تضعيف، تعارض ميان جرح و تعديل.
وى در جلد اول 119، در جلد دوم 151 و در جلد سوم 137 نفر از راويان ضعيف را مورد بررسى قرار داده كه مجموعاً 407 نفر مىشوند.
روش نویسنده در بررسى احوال اين راويان بدين شرح است:
- نام و نَسَب راوى ضعيف: ذيل اين عنوان، دانستنىهایى از راوى ارائه مىشود بدين شرح: نام، سلسله نسب، كنيه، لقب، زمان و مكان تولد و مرگ. نيز اگر منسوب به شهر يا سرزمينى باشد معرفى مىكند؛ يا اگر منسوب به صنعت، حرفه يا صفتى باشد آن را شرح مىدهد. چنانچه القابش به سبب نسبت به قبيله، سرزمين، محلّه يا حرفهاى باشد، وجه اين نسبت را توضيح مىدهد. اگر اصلش از سرزمينى و سكونت و تحصيلش در سرزمينى ديگر باشد، يادآورى مىكند.
- از برجستگىهاى اين كتاب آن است كه در صورت وجود تعارض در انساب، نویسنده سعى در گشايش آن با تكيه بر قرينههاى خارجى و بهرهگیرى از منابع گوناگون دارد. نيز در صورت آشكار شدن اشتراك دو راوى در نام، به آن اشاره شده تا اشتباه نشود و اگر يك راوى داراى چند نام يا لقب باشد به آن اشاره مىشود تا شُبهه تعدّد راوى به وجود نيايد. همچنين به سرزمينها و مكانهاى انتشار روايات - و گاهى - نام اساتيد و شاگردان اشاره شده است.[۳]
- طبقه او: طبقه راوى از راه شناسايى تاريخ و مكان ولادت و وفات با مراجعه به كتابهاى رجال برقى و طوسى و ديگران به دست مىآيد. چه اينكه برقى و طوسى، راويان را به ترتيب مصاحبتشان با يك يا چند نفر از ائمّه(ع)، يا اينكه آنان را ملاقات نكردهاند و روايتى نقل نكردهاند، معرّفى مىكنند. نویسنده مشخّص مىكند كه راوى از «صحابى» است يا «تابعى». آنگاه اگر از ياران يك يا چند امام(ع) باشد نام مىبرد؛ بهعنوان مثال درباره «ابان بن ابىعياش» به نقل از رجال طوسى مىنويسد: «عدّه الشيخ الطوسي من أصحاب السجّاد و الباقر و الصادق(ع)» و به نقل از رجال برقى مىنويسد: «ذَكره البرقي في أصحاب السجّاد و الباقر و من أصحاب الحسن و الحسين(ع)».
- سپس نظر نهایى خويش را بيان مىكند كه: «و لم أقف على روايته عن الأئمّة(ع) - غير عرضه كتاب قيس عَلَى الإمام علي بن الحسين(ع) - رغم أن عاصر ثلاثة منهم و روايته في مدرسة الخلفاء مشهورة».[۴]
- و چنانچه از هيچيك از امامان(ع) روايتى نقل نكرده باشد، مىنويسد: «ذكره الشيخ الطوسي في من لَمْ يرْوِ عنهم(ع)».[۵]
- از جمله پژوهشهاى خوب در اين كتاب، در نظر گرفتن عنوانى ويژه با نام «تمييز المشتركات» است. چنانچه يك راوى در اسم يا طبقه با يك يا چند نفر ديگر اشتراك داشته باشد، اين گره نيز از سوى نویسنده گشوده شده است؛ مانند اشتراك ميان «بكر بن محمّد بن جناح» با «بكر بن جناح» كه نجاشى توثيقش كرده است.[۶]و «ابراهیم بن اسحاق نهاوندى» با «ابراهیم بن اسحاق» كه شيخ توثيقش كرده است، با «ابراهیم بن اسحاق بن الأوز» كه برقى وى را از اصحاب امام هادى(ع) دانسته و دربارهاش گفته: «لا بأس فيه».[۷]
- نيز چنين است درباره اتحاد ميان «اسحاق بن محمّد بصرى» با «اسحاق بن محمّد بن احمد بن ابان نخعى» كه هر دو را از راويان ضعيف دانستهاند.[۸]
- سخنان دانشمندان درباره او: نصوص، اخبار و سخنان حديثشناسان و رجاليان در كتابهاى حديث و رجال درباره راويان گردآورى شده و براى اثبات صدور اين سخنان، اسانيدشان نيز ارائه شده است؛ سپس به دلالتها و جايگاههاى استدلال آن سخنان اشاره شده است. آنگاه در صورت وجود تعارض در ميان سخنان دانشمندان، با بهرهگیرى از ساير كتابهاى رجالى و پژوهشهاى ديگر به گشايش اين گرهها پرداخته است.
- مهمترين كتابهایى كه نویسنده از آنها بهره برده، عبارتند از: «قاموس الرجال» اثر محقق تسترى و «معجم رجال الحديث» اثر سيد خويى.
- از آنجا كه ويژگى اين كتاب، بررسى احوال راويان ضعيف است، از كتابهاى علامه، ابن داود، جزائرى، محمد طه نجف و بهبودى استفاده كرده است.
- اگر راوى، روايتى در «كافى» و «تهذيب الأحكام» داشته باشد، از رأى علامه مجلسى در كتاب رجالىاش (الوجيزة) بهره مىگیرد؛ زيرا مجلسى در بررسى اسانيد «كافى» در كتابش «مرآة العقول»، و بررسى اسانيد «تهذيب الأحكام» در كتابش «ملاذ الأخيار في شرح تهذيب الأحكام»، رأى خويش را بر اسانيد رواياتشان تطبيق داده است.
- و اگر از پيروان فرقهاى، يا منسوب به فرقهاى باشد، عنوانى ويژه براى بررسى فرقه منسوب به او قرار داده و صحّت نسبت آن فرقه به او، افكار، آراء، عقايد، ياران و نظر دانشمندان و نويسندگان درباره اين فرقه را ارائه مىدهد؛ به همين جهت از كتابهاى تاريخى، رجالى، تراجم و... استفاده شده است.[۹]
- كتابها و روايتهاى او (و نمونههایى از روايتهاى او): نویسنده در بررسى احوال راويان ضعيف، از عنوانهاى گوناگونى چون «رواياته»، «كُتبه و رواياته»، «نماذج من رواياته» استفاده كرده است.
- براى دستيابى به كتابهاى فردى كه مورد بررسى قرار مىگیرد به رجال نجاشى، فهرست ابن نديم، طُرُق صدوق در مشيخه رواياتش، طُرُق طوسى در مشيخه روايات «التهذيب» و «الاستبصار» و... مراجعه مىكند.
- سپس بنا به گفته خود نویسنده، «استقراء شبه تامّ» در روايتهاى راوى مورد بحث در كتابهاى حديث و تفسيرى مىكند و آمارى از تعداد رواياتش به دست مىدهد. اين بررسى ابتدا از «كتب اربعه»، سپس ديگر كتابهاى حديثى و تفسيرى آغاز مىشود تا به زمان صاحب «عوالي اللئالي». نویسنده در توجيه اين امتداد زمانى اظهار مىدارد كه: «ترجيح در اين است كه برخى از نگارشهاى پيشينيان تا دوران نگارش عوالي اللئالي وجود داشتهاند».[۱۰]
- چنانچه نویسنده به رواياتى از راوى مورد بحث دست نيابد، به آن اشاره مىكند كه: «لم أقف عَلَى رواية له في كتب الحديث».[۱۱]
- چكيده سخن درباره او: از ويژگىهاى خوب اين كتاب آن است كه پس از بررسىهاى مقدّماتى، حُكم نهایى ارائه مىشود كه از آن مىتوان با عنوان «فتواهاى رجالى» ياد كرد.[۱۲]
- حسن بن على بن زكريا عدوى؛
- حصين بن مخارق بن عبدالرحمن سلولى؛
- احمد بن عبدالله بن محمّد بكرى؛
- ابان بن ابىعياش.[۱۵]