مشهور است که اخباریان به ظواهر قرآن بدون روایات معصومان اعتمادی ندارند و به طور کلی آن را نمیپذیرند. صرف نظر از اینکه این مبنا در سخنان اصولیان مورد انتقاد شدید قرار گرفته، سؤال این است که آیا پشتوانهی این مبنا، فکر و اندیشه و برداشت یک و یا چندین دانشمند، نبوده است؟ اگر این چنین است، آیا نباید، به خاستگاه و آنچه در نظر آنها رخ داده، بها و ارزش داده شود و تبیین مناسبی از دغدغه و نگرانی شان صورت گیرد؟ مگر این گونه نیست که در مقام نقد و نظر اندیشه های مخالف، برای رعایت جانب انصاف، لازم است تا جای امکان نظریات متقابل به وجهی و صورتی حمل شود؟ چه بسیاری از نظریاتی که در بادی نظر، مخالف و متضاد دیده می شوند ولی با صبر و حوصله و درک متقابل، محمل و مجرای واحدی پیدا نمودهاند!